Pages

Thursday, October 29, 2009

ابوالفضل عابدینی آزاد شد




ابوالفضل عابدینی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر روز گذشته با قید وثیقه آزاد شد.ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار خوزستانی و مسئول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز گذشته با تلاش محمد اولیایی فرد، وکیل مدافع ایشان با استناد به بیماری قلبی و نیازهای پزشکی خود این امکان را یافت تا با تودیع قرار وثیقه 300 میلیون ریالی ساعت 18 روز گذشته تا زمان صدور حکم دادگاه آزاد شود.

لازم به ذکر است، آقای عابدینی در تاریخ 9 تیرماه توسط اداره اطلاعات اهواز بازداشت و حدود 4 ماه را در بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان سپیدار این شهر تحت فشارهای جسمی و روحی سپری کرده است.

Monday, October 26, 2009


اعتراض دانشجویی نسبت یه تفکیک جنسیتی سرویسهای ایاب وذهاب در دانشگاه یاسوج

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران : بنابه گزارشات رسیده از دانشگاه یاسوج دانشجویان از صبح امروز در اعتراض به تفکیک جنسیتی در سطح دانشگاه اقدام به تحصن و راهپیمائی نمودند
روز دوشنبه 04 آبان ماه در اعتراض به تفکیک جنسیتی مقابل درب دانشگاه تجمع کردند و از آنجا به سوی دفتر رئیس دانشگاه راهپیمائی کردند .
دومین تحصن دانشجویی در شروع سال جاری تحصیلی جدید امروز انجام گرفت .از هفته گذشته که دانشجویان ناگهان با دیدن کاغذهایی با عنوان"سرویس خواهران"و" سرویس برادران" بر پیشانی اتوبوس های خط واحد دانشگاه ،با اجتماعی خودجوش مانع از تردد سرویسها با این شکل و عنوان شدند که بعد از یکی دو ساعت سرویسها مجددا به روال سابق اقدام به جابجایی "برادران"و"خواهران" نمودند.
تا اینکه ازساعات عصر روز سه شنبه ی هفته قبل دوباره سرویسها با عناوین سابق آذین بسته شد که این اقدام اعتراض دانشجویان را مجددا در پی داشت.
به طوریکه ازساعت 12امروز بالغ بر 500 از دانشجویان با تجمع در دانشگاه و با سر دادن شعارهایی از قبیل "تبعیض جنسیتها توهین به شخصیتها"و یا "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" اعتراض خود را نسبت به این رفتار هیئت رییسه دانشگاه ابراز و خواستاربرگشتن اوضاع به روال سابق شدند.
گفتنی است دانشجویان معترض اعلام کرده اند تا رسیدن به حقوق خود به اعتراض ادامه خواهند داد.



تحصن اعتراضی دانشجویان دانشگاه یاسوج

گزارش یکی از خوانندگان: امروز (دوشنبه چهارم آبان هشتاد و هشت)هم مانند يك شنبه گذشته دانشجويان دانشگاه ياسوج براي قانون تبعيض آميز تفكيك جنسيتي در سرويس اياب ذهاب دانشگاه دست به تحصن زدند. تجمع آنان باعث شد هيچ سرويسي رفت و آمد نكند و بالاخره در ساعت 2.30 بيانيه اي از طرح متحصنين خوانده شد و مطابق با آن بيانيه پسران و دختران با هم سوار بر سرويس دانشگاه شدند

بيانيه به شرح زير است:

"و خداوند بلند کردن صدا را دوست نمی دارد مگر صدایی که به او ظلم شده است.

در ادامه روند تصمیم گیری ها و بها ندادن به خواسته های دانشجویان و خارج کردن دانشجو از گردونه تصمیم گیری ها و اعمال تصمیم گیری های خودسرانه و پرهزینه امروز بار دیگر شاهد تصمیمی نابخردانه از سوی مسوولان دانشگاه مبنی بر تفکیک جنسیتی اتوبوس ها به بهانه فراهم آوردن راحتی دانشجویان هستیم. جالب آنکه عیان بودن ناکارآمدی این تصمیم نه تنها باعث تجدید نظر آنها نشده بلکه منجر به پافشاری بچه گانه آنها بر سر این تصمیم شده، با این نگرش که الزاما خواسته خود را محقق کنند.

جایگاه دانشجو را به عنوان چشم آگاه جامعه و سازنده فردای مملکت را به سخره گرفته اند و فقط به دنبال اعمال تصمیم هتا به شیوه وحشیانه و زورگویی هستند - ما به عنوان جنبش دانشجویی در راستای احقاق حقوق به حق خود خواسته خود را به شرح زیر اعلام می کنیم و از مسوولان این دانشگاه می خواهیم از این لجبازی خود دست برداشته و نکنند آنچه که نه به صلاح خود است و نه به صلاح دانشجو و به قانون بازگردند و به این تفکیک توهین آمیز پایان بخشند.

در پایان خطاب به دانشجویان اعلام می کنیم هر آن کس که احساس می کند که توهینی به او شده و حق او نادیده گرفته شده از این فرمان نادرست نافرمانی کند و تا توانی هست هر دو با هم (چه پسر چه دختر) سوار اتوبوس دانشگاه خود می شویم."

اعتراض دانشجویی نسبت یه تفکیک جنسیتی در دانشگاه یاسوج

دومین تحصن دانشجویی پس از شروع سال تحصیلی در دانشگاه یاسوج در اعتراض به تفکیک جنسی سرویسهای ایاب و ذهاب صورت گرفت.

به گزارش هرانا به نقل از واحد دانشجویی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هفته گذشته در پی مشاهده تفکیک جنسیتی سرویس های حمل و نقل دانشگاه از طریق نصب کاغذهایی با عناوین "سرویس خواهران"و" سرویس برادران" در اتوبوس های خط واحد دانشگاه، دانشجویان با تجمعی خودجوش مانع از فعالیت این اتوبوس ها شده و نهایتاً پس از دو ساعت سرویسها با قبول خواست دانشجویان طبق روال سابق اقدام به جابجایی دانشجویان کردند.

روز جاری با مشاهده اقدام مجدد دانشگاه و اصرار بر تفکیک جنسی سرویس های حمل و نقل نزدیک به 500 تن از دانشجویان طی یک اقدام خودجوش با ایجاد تجمع اعتراضی و سر دادن شعارهایی همچون "تبعیض جنسیتها توهین به شخصیتها"و یا "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" اعتراض خود را نسبت به این رفتارهیات رییسه دانشگاه ابراز و خواستاربرگشتن اوضاع به روال سابق شدند.گفتنی است دانشجویان معترض اعلام کرده اند تا رسیدن به حقوق خود به اعتراض ادامه خواهند داد.

Sunday, October 25, 2009

اعلام زمان دادگاه جوانان بهایی شیراز

دادگاه رسیدگی به اتهامات پنج تن از جوانان بهایی اهل شیراز روز 18 آبان ماه سال جاری برگزار خواهد شد.

به گزارش هرانا به نقل از کمیته بهاییان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دادگاه رسیدگی به اتهامات 5 تن از جوانان بهایی ساکن شیراز به اسامی "هاله هوشمندی، افشین احسنیان، وحدت دانا، فرهام معصومی و کیوان کرمی" که پیشتر در ابتدای سال جاری بازداشت و اکنون با قید وثیقه آزاد هستند طبق احضار دادگاه، روز 18 آبان ماه برگزار خواهد شد.

اتهامات این شهروندان "اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ آئین بهاییت، تشکیل گروههای غیر قانونی و ارتباط با عوامل بیگانه" عنوان شده است.

لازم به ذکر است تنی از این جوانان در پرونده 52 جوان بهایی شهر شیراز در سال 84 نیز دستگیر شده بودند که در این پرونده علیرغم اعلام صریح بازرسی دفتر رهبری در استان فارس در خصوص بیگناهی آنان توسط دادگاه محکوم شدند.

سومین روز اعتراضات کارگران لوله چدنی اهواز

کارگران لوله چدنی اهواز در سومین روز از اعتراضات خود به تجمع و راهپیمایی پرداختند.

به گزارش هرانا به نقل از واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران ، کارگران لوله چدنی اهواز در سومین روز اعتصاب خود در چهار راه نادری ، خیابانهای 30 متری و طالقانی تجمع خود را ساعت 9 صبح امروز آغاز کردند ، کارگران معترض که تعداشان بالغ بر 250 نفر می شد علاوه بر تجمع خود در نقاط مرکزی شهر به سمت حسینه اعظم اهواز حرکت کرده و تجمع خود را تا ساعت 12:30 ادامه دادند.

کارگران که از حضور استاندار و نمایندگان اهواز در این حسینه با خبر بودند با شعارهای خود نسبت به عدم پرداخت حقوق معوقه خود اعتراض کردند، مسئولین استانی بدون توجه به خواسته های کارگران محل حسینه را ترک کردند، تنها آقای سودانی نماینده مجلس در اهواز بین تجمع کنندگان حاضر شد و اعلام نمود که 1.5 میلیارد تومان به کارخانه لوله سازی اهواز اختصاص خواهد یافت ، در این بین کارگران خواهان اعلام تاریخ مشخص از سوی نماینده مجلس شدند که بدون پاسخ باقی ماند.

لازم به ذکر است این واحد تولیدی 300 کارگر رسمی و 400 پیمانکار دارد که بیش از 10 ماه حقوق دریافت نکرده اند ، کارگران اعلام کردند تا رسیدن به خواسته خود تجمع خود را همچنان ادامه خواهند داد.

تظاهرات 13 آبان؛ پخش شبنامه در دانشگاهها



سایت حکومتی جهان نیوز: اخیرا گروهی مجهول الهویه با عنوان « گروه انقلاب سبز » به صورت مخفیانه و زیر زمینی در دانشگاه تهران به فعالیت پرداخته و با انتشار شبنامه های تحریک کننده به تشویق دانشجویان برای ایجاد تشنج در روز 13 آّبان می نماید. در یکی از شبنامه های اخیر که به صورت نا مشخص میان شمشادهای دانشگاه، کیوسکهای تلفن و سرویسهای بهداشتی قرار داده بودند ، ضمن توهین به مسئولان نظام از دانشجویان می خواهد تا به خیابانها آمده و اغتشاشات را ادامه دهند.

Friday, October 23, 2009

از امنیتی کردن تا «دبستانی شدن فضای دانشگاه‌ها


علی افشاری از فعالان پیشین جنبش دانشجویی ایران

۱۳۸۸/۰۷/۲۹

بر پایه گزارش روزنامه سرمایه و رسانه‌های دانشجویی، با آغاز مهرماه، دست کم ده‌ها دانشجوی فعال سیاسی و اجتماعی از ورود به خوابگاه‌های دانشجویی منع شده‌اند.


همین گزارش حاکی است که شماری از دانشجویان نیز پس از احضار به کمیته‌های انضباطی، به مدت دو ترم از شرکت در کلاس‌های درسی محروم شده‌اند.

علی افشاری، عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در گفت‌وگو با رادیو فردا به پرسش‌های رادیو فردا درباره چگونگی منع ورود دانشجویان به خوابگاه‌هایشان پاسخ می‌دهد.

علی افشاری: این بچه‌ها عمدتاً کسانی هستند که از شهرستان‌ها آمده‌اند. نیاز مبرم به خوابگاه دارند و نمی‌توانند جای سکونت برای خودشان تأمین کنند یعنی این توانایی مالی را ندارند. بنابر این خوابگاه می‌گیرند. وقتی خوابگاه می‌گیرند این مسئله خودش تبدیل به یک عامل فشار می‌شود. اما عامل مهم بعدی این است که عمدتاً خوابگاه‌های دانشجویی محل تجمع و همفکری فعالان دانشجویی است. بخصوص در حال حاضر که دفاتر رسمی دانشجویان بسته شده و آنها جایی را ندارند که بنشینند و گفت‌وگو کنند و در تمام فضاهای رسمی به روی آنان بسته است. بنابر این از این طریق تلاش می‌کنند که فعالیت‌های اعتراضی دانشجویان را تعطیل کنند.

  • بنابر این آنچه که مسئولین دانشگاه‌ها ادعا می‌کنند که به هیچ وجه ممنوعیت ورود به خوابگاه‌های دانشجویی به علت فعالیت سیاسی نبوده است،‌ درست نیست؟

نه خیر. این هم مثل سایر ادعاهایی است که آنها دارند. چون نمی‌توانند علناً این مسئله را بیان کنند. این مسئله کاملاً سیاسی است. کافی است به لیست اسامی دانشجویانی که از ورود به خوابگاه محروم شده‌اند نگاهی بیاندازید. اکثریت مطلق آنان کسانی هستند که فعالیت سیاسی داشته اند. یا منتقد وضع موجود و به طور مشخص منتقد سیاست‌های دولت آقای احمدی‌نژاد بوده‌اند.

  • از قول یک دانشجو که بنا به دلایل امنیتی نتوانسته نامش را فاش کند گفته شده است که در فیلم‌هایی که پس از جریانات بعد از انتخابات گرفته شده، شماری از دانشجویان شناسائی شده و همین دانشجویان شناسایی شده از ورود به خوابگاه محروم شده‌اند.

بله. این عمل نه تنها در محیط‌های دانشجویی، بلکه در ادارات دولتی هم اعمال شد. این هم بخشی از سیاست‌های تنبیهی است که نسبت به اعتراضات اخیر انجام می‌شود. اما مسئله اساسی هراسی است که حاکمیت از فعالیت‌های اعتراضی در داخل دانشگاه‌ها دارد.

بخصوص در شرایط اخیر که می‌ترسند که دانشگاه‌ها تبدیل به محل و مراکز اصلی برای تداوم اعتراضات جنبش سبز شود. البته به اعتقاد من این تلاش هم همچون تلاش‌های قبلی ناکام خواهد ماند و تنها تأثیری که خواهد داشت این خواهد بود که حوزه فعالیت‌های انتقادی یا کنش‌های اعتراضی دانشجویان را از فضاهای رسمی به سمت فضاهای غیررسمی سوق خواهد داد و طبعاً عواقب و طبعاتش برای حاکمیت سنگین‌تر خواهد بود.

  • از آنجایی که چندین بار به خوابگاه‌های دانشجویی توسط افراد ناشناسی حمله شده است، این روش می‌تواند به عنوان تدبیری محسوب شود تا در آینده بگویند به خوابگاه‌های دانشجویی دیگر حمله نمی‌کنند؟

من فکر نمی‌کنم. چون معمولاً در مواقعی به خوابگاه‌ها حمله شده است که یک حرکت اعتراضی گسترده در سطح شهر توسط مردم صورت گرفته است. در آن مقطع است که به خوابگاه‌ها حمله می‌شده، برای اینکه دانشجویان هم حضور فعالی در اعتراضات مردمی داشته‌اند و با این تدبیر خواسته‌اند با این اعتراضات مقابله و آن را خنثی کنند.

اسم نیروهای حمله کننده، افراد ناشناس یا لباس شخصی است. اما می شود دیگر به راحتی گفت که اینها بخشی از نیروهای حکومتی هستند که حکومت به دلایلی ترجیح می‌دهد هویتشان را علنی نکند. اینها گروه‌های فشاری هستند که ادامه وجودی دولت در بخش‌های اجتماعی هستند.

  • آقای افشاری، شماری از دانشجویان دیگر هم محکوم به تعلیق در تحصیل شده‌اند. این هم یکی دیگر از شیوه‌های تنبیهی و بازدارنده مورد اشاره شماست؟

بله. مسلماً این مجازات سنگین‌تر از مجازات محرومیت از خوابگاه است. دانشجویی که یک یا دو ترم از تحصیل باز بماند، برنامه تحصیلی‌اش دچار اختلال خواهد شد. مشکل سنوات پیدا می‌کند. یعنی از محدوده مجاز تحصیلش خارج می‌شود. ممکن است کلاً امکان ادامه تحصیلاتش را از دست بدهد.

حکومت در شرایط عادی از اقناع و کسب رضایت دانشجویان ناتوان است. برای مقابله با اعتراضات و مبارزات دانشجویی از این حربه‌های تنبیهی استفاده می‌کند که هم واقعاً غیر اخلاقی است و هم اساساً با آزادی‌های آکادمیکی که جوهره اصلی دانشگاه است مغایرت دارد.

  • غلامرضا قربانی، رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه ۵۰ دانشجوی خاطی مورد رأفت اسلامی قرار گرفته‌اند،‌ نامه‌ای به خانواده این دانشجویان هم نوشته و درباره چگونگی ایجاد اغتشاش توسط این دانشجویان به آنها اطلاع‌رسانی کرده است. آیا این هم یک تاکتیک است؟ یا نشانه‌ای از تعامل؟

نه این هم به نوعی یک تاکتیک برای اعمال فشار بیشتر است. این رویه‌ای است که در سال‌های اخیر شروع شده و کمیته‌های انضباطی این قبیل موارد را با نامه به خانواده دانشجویان اطلاع می‌دهند. یا بعضا برخی از مأمورین حراست با خانواده دانشجویان تماس تلفنی می‌گیرند و به نوعی آنها را تهدید می‌کنند و باعث نگرانی خانواده‌ها نسبت به سرنوشت تحصیلی فرزندانشان می‌شوند. متأسفانه این نوع مدیریت در کل، علاوه بر امنیتی کردن فضای دانشگاه‌ها، به نوعی دبستانی کردن دانشگاه‌ها هم هست.

  • به اعتقاد شما نتیجه چه خواهد شد؟

شدت این برخوردها نشان می‌دهد که این نوع روش‌ها جوابگو نیست. حداکثر می‌توانند در کوتاه مدت کمی از سطح اعتراضات و فعالیت‌های انتقادی بکاهند. ولی همان گونه که تجربیات گذشته هم نشان داده است، در میان مدت و دراز مدت باعث رادیکال‌تر شدن دانشجویان و بالا گرفتن شعله حرکت‌های اعتراضی و انتقادی در فضای دانشگاه خواهد شد.

Wednesday, October 21, 2009

دانشگاه‌های ایران، آتش زیر خاکستر




دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد مرکز، روز ۲۱ مهر، صحنه بزرگ‌ترین تجمع دانشجویی در سال تحصیلی جدید بود. اعتراض حدود ۲۵۰۰ دانشجو و شعار استعفای دولت کودتا، با دخالت ده‌ها بسیجی، شلیک ‌گاز اشک‌آور و ضربات باتوم همراه شد.

این سومین تجمع خودجوش دانشجویان آزاد در سال تحصیلی جاری بود. آنها سه هفته ‌است که هر سه‌شنبه در اعتراض به دولت دهم شعار می‌دهند و سرکوب‌های پس از انتخابات را محکوم می‌کنند. سالروز تولد چهره‌های شاخص جنبش سبز، آقایان کروبی و موسوی و خاتمی، از جمله دلایل این اعتراض‌ها بوده‌اند. شاهدان عینی، شمار معترضان در آخرین تجمع را تا ۲۵۰۰ نفر برآورد کرده‌اند. مجموع دانشجویان دانشگاه آزاد واحد مرکز، ۶۰۰۰ نفر است.

چگونگی درگیری و خشونت

تجمع روز سه‌شنبه در ساعت ۱۲ و نیم ظهر و به صورت خودجوش شروع شد. بسیجی‌ها ساعتی قبل از شروع تجمع، دیوارهای دانشگاه را به مناسبت شهادت امام جعفر صادق با پارچه سیاه و نمادهای عزاداری پوشانده بودند. یک شاهد عینی به دویچه‌وله گفت: «در حالی‌که خود دانشجویان باید برای ورود به محوطه، برگه انتخاب واحد و کارت دانشجویی را نشان دهند، بسیجی‌های پلی تکنیک و دانشگاه آزاد واحد جنوب و کسانی با لباس‌های پلنگی که اصلا سن‌شان به دانشجو نمی‌خورد، به راحتی وارد دانشگاه شده و آنجا را عین پادگان کردند«.
بسیجی‌ها که تعدادشان به حدود یکصد نفرمی‌رسید، پس از ساعتی فحاشی و تهدید، دست به خشونت عملی علیه دانشجویان زدند. آنها با گاز اشک‌آور، باتوم الکتریکی، زنجیر و اسپری فلفل به مصاف معترضان رفتند. این تشنج، به زخمی شدن ده دانشجو و تعطیلی کلیه کلاس‌های دانشکده منجر شد. به نقل از یک شاهد عینی، بسیجی‌ها حتی پارچه‌های عزاداری را آتش زدند تا این کار را به گردن معترضان بیندازند، اما دانشجویان با هشیاری، پارچه‌ها را خاموش کردند. برخی از بسیجیان با حضور در طبقات بالای دانشکده، از شرکت‌کنندگان در تجمع فیلمبرداری می‌کردند. یکی از دلایل خشم و خشونت آنها، پخش نامه‌ی دکتر سروش به آیت‌الله خامنه‌ای در دانشکده بود.

نقش بسیجی سهیمه‌ای

سلمان سیما، فعال دانشجویی، درباره سهم و حضور آشکار بسیجی‌ها در سرکوب دانشجویان معترض به دویچه‌وله می‌گوید: « به بسیجی‌ها با وجود رتبه علمی پایین و عدم صلاحیت، سهمیه تحصیل در دانشگاه آزاد را می‌دهند. در نتیجه این بسیجی باید تشکر خود را به نوعی بابت امتیازی که در نهایت بی‌عدالتی به او داده شده، ابراز کند. شرکت در سرکوب دانشجویان مخالف، نوعی حق‌شناسی است.»

سکوت و نظاره‌گری حراست

به نقل از شاهدان عینی، کار دفتر حراست دانشکده فنی در روز سه شنبه، تنها نظارت بر خشونت بسیجیان با دانشجویان بود. به نظر آنها، حضور بسیجیان و همراهان آنان با بی‌سیم و اسلحه‌ی سرد در دانشگاه آزاد، بدون هماهنگی حراست میسر نمی‌شد. سلمان سیما در مورد عدم حضور نیروی انتظامی و استفاده از بسیج برای سرکوب دانشجویان می‌گوید: « حضور نیروی انتظامی در دانشگاه‌ها بار مضاعفی برای کودتاچیان دارد. دولت کودتا، بسیج را به‌‌عنوان نیروی دانشجویی و با همان کارکرد نظامی به دانشگاه می‌فرستد، زیرا استفاده از آنها برای سرکوب، برای دولت کودتا کم‌هزینه‌تر است.»

خودجوش بودن اعتراض‌ها

ویژگی مشترک اعتراض‌های مردمی و دانشجویی در ماه‌های اخیر، خودجوش بودن آنهاست. هیچ تشکلی اعتراض‌های دانشجویی را در سه هفته گذشته، سازماندهی یا هدایت نکرده است. یک جلوه‌ی دیگر، هیجان و حضور چشمگیر دانشجویان ترم اولی در تظاهرات و تجمع‌هاست. اکثریت آنها در انتخابات خرداد ماه، برای نخستین بار پای صندوق رای رفته ‌و به شدت سرخورده شده‌اند. با این همه، چرا تشکل‌های دانشجویی در این میان غایب‌اند؟ آیا اعتراض‌ها نیاز به هماهنگی و انتقال تجربه ندارند؟

مهدیه گلرو، از اعضای دفتر تحکیم وحدت و از فعالان دانشجویی قدیمی می‌گوید: «یکی از دلایل این غیبت این است که دیگر برای اعتراض و مقاومت نیازی به کاتالیزور نیست. جامعه، آتش زیر خاکستر است و هر بهانه‌ای برای افروخته شدن این آتش کافی است. قبلا تشکل‌های دانشجویی، سیاست دولت را نقد می‌کردند یا برای آگاه کردن دانشجویان، بیانیه می‌دادند. اینک هیچ نیازی به این کار نیست. تشکل‌های دانشجویی در نهایت، از اعتراض‌ها حمایت می‌کنند یا خبرهای مربوط به آن را پوشش می‌دهند.»

مناسبت‌های در راه

جنبش اعتراض به دولت کودتا، خود را آماده مراسم ۱۳ آبان و ۱۶ آذر می‌کند. روز ۱۳ آبان در تقویم جمهوری اسلامی، روز مقابله با استکبار جهانی نام‌گذاری شده و روز ۱۶ آذر، روز دانشجوست. مهدیه گلرو می‌گوید: « هرچند مسئولان جمهوری اسلامی بخاطر مسائل داخلی تلاش دارند سیاست خارجی خود را ملایم کرده و روز ۱۳ آبان امسال را کمرنگ‌تر برگزار کنند، اما چون کودتای اخیر بخشی از استکبار تحمیل شده به مردم ایران است، حتما در این روز در دانشگاه‌ها و جامعه، حرکت‌های اعتراضی جدی دیده خواهند شد. روز دانشجو نیز که در سال‌های قبل به شکلی پرشکوه برگزار می‌شد، قطعا امسال برجسته‌تر از همیشه خواهد بود.»

فیلم،دانشجو میمرذ دلت نمی پذیرد.




اولیایی‌فرد: احکام کارگران هفت تپه استحکام قضایی ندارد


تجمع کارگران نیشکر هفت تپه در مهرماه ۸۶

۱۳۸۸/۰۷/۲۷

رضا رخشان، مسئول روابط عمومی سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه، از محکوميت پنج نفر از رهبران اين سنديکا به تحمل حبس تعليقی و تعزيری خبر داد.

به گزارش خبرگزاری «ايلنا»، آقای رخشان گفت که دادگاه تجديد نظر استان خوزستان احکامی را که پيشتر در دادگاه بدوی اهواز برای پنج نفر از کارگران اين شرکت صادر شده بود، تأييد کرده است.

بر اساس اين گزارش، علی نجاتی، فريدون نيکوفر، قربان علی‌پور و جليل احمدی به تحمل شش ماه حبس تعزيری و شش ماه حبس تعليقی، و محمد حيدری‌پور را به چهار ماه حبس تعزيری و هشت ماه حبس تعليقی محکوم شده‌اند.

اين احکام در ارتباط با اعتراض‌های صنفی کارگران شرکت نيشکر هفت تپه در سال ۸۶ صادر شده اند؛ اعتراض‌هايی که در پی پرداخت نشدن چند ماه حقوق و مزايای هزاران کارگر اين شرکت صورت گرفت.

با اين همه، در احکام اعلام شده عليه اين فعالان کارگری هفت تپه، موارد ديگری نيز ذکر شده است.

محمد اوليايی‌فرد، وکيل مدافع اين پنج رهبر سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه، درباره حبس‌های تعليقی صادر شده برای موکلان خود به راديو فردا می‌گويد: «اين تعليق‌ها به مدت پنج سال است که مدت بسيار زيادی به شمار می‌رود. اين بدان معنا است که اگر اين کارگران در اين مدت اقدامی انجام دهند، بايد متحمل اين احکام شوند.»

وی می‌افزايد: «موکلين من همچنين به سه سال محروميت از نامزدی در هر گونه تشکلی محکوم شده‌اند.»

آقای اوليايی‌فرد اشاره می‌کند که احکام تأييد شده در دادگاه تجديد نظر بر پايه آنچه او «گزارش‌های کلی، مبهم و واهی اداره اطلاعات شهر شوش» ناميد، صادر شده است و از استحکام قضايی برخوردار نيست.

وکيل مدافع پنج فعال کارگری هفت تپه در خصوص ايرادهای موجود در اتهامات و احکام دادگاه می‌گويد: «يکی از عناصر مهم تبليغ عليه نظام اين است که متهم بايد قصد براندازی نظام را داشته باشد، در حالی که موکلين من به عنوان اعضای سنديکای کارگری همراه با ساير افراد شرکت نيشکر هفت تپه فقط خواستار پرداخت حقوق شش ماه معوق مانده خود بودند.»

بر اساس گزارش‌ها، در احکام دادگاه به آنچه اقارير صريح و ضمنی پنج فعال کارگری هفت تپه اشاره شده، استناد شده است.

محمد اوليايی‌فرد در اين مورد می‌گويد: «طبق ماده ۱۹۴ آيين دادرسی کيفری، اقرار بايد صريح و بدون شائبه باشد و اقرار ضمنی در قانون وجاهتی ندارد. در ضمن، اصلاً در پرونده هيچ اقرار صريحی وجود ندارد.»

در همين حال، از سرگيری فعاليت سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه، يکی از جرايم آقايان ‌نجاتی، ‌نيکوفر، علی‌پور، ‌احمدی و حيدری‌پور عنوان شده است.

فعاليت اين سنديکا که پيش از انقلاب سال ۵۷ تأسيس شده بود، در ساليان نخست پس از پيروزی انقلاب ۵۷ متوقف شد، اما کارگران شرکت نيشکر هفت تپه در سال ۸۷ فعاليت آن را از سر گرفتند.

آقای اوليايی‌فرد در رابطه با حکم دادگاه می‌افزايد: «در صدور رأی دادگاه، سنديکا را به عنوان هسته ضد انقلابی تشکيلات به اصطلاح جنبش کارگری قلمداد کرده‌اند.»

برخی از فعالان کارگری در ايران بر اين عقيده‌اند که صدور احکام زندان برای پنج تن از رهبران سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه، بيشتر در ارتباط با از سر گيری فعاليت اين تشکل غيردولتی بوده است.

آنان همچنين به اتهامات امنيتی که به فعالان کارگری از جمله در هفت تپه وارد شده است، اشاره می‌کنند.

يکی از مثال‌های مورد اشاره اين فعالان کارگری، محاکمه گروهی از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد بود که نماينده دادستانی عمومی و انقلاب تهران، تشکل‌های کارگری را متهم کرد که يکی از ابزارهای اجرايی دشمن برای برپايی کودتای مخملين در ايران هستند.

محمد اوليايی‌فرد در پاسخ اين پرسش که برای دفاع از موکلين خود چه اقداماتی انجام خواهد داد، می‌گويد: «تقاضای دادرسی فوق‌العاده و اعمال ماده ۱۸ را برای بررسی مجدد حکم از دادستان کل کشور و يا دادگستری کل خواهيم کرد. به موازات اين در نظر دارم نامه‌ای به رياست اتحاديه جهانی کارگران مواد غذايی بنويسم تا آنها با مراجع ذی‌صلاح قانونی ايران صحبت کنند و يا در مراجع بين‌المللی اين مسئله را مطرح کنند تا شايد دولت ايران متقاعد شود کارگری که فقط حقوق معوقش را می‌خواهد، نبايد به جرم تبليغ عليه نظام متحمل حبس شود.»

برخورد دولت با فعالان و تشکل‌های کارگری در ايران و همچنين تلاش برای جلوگيری از برپايی اعتراض‌های صنفی کارگران به مشکلات روزافزون اقتصادی مانند پرداخت نشدن دستمزدها و اخراج بی‌رويه کارگران، انتقادهای گسترده تشکل‌های کارگری در ايران و اتحاديه‌های کارگری در جهان را به دنبال داشته است.

Thursday, October 8, 2009

خبرها از وضعیت ابوالفضل عابدینی


ابوالفضل عابدینی نصر چهارم آبان ماه سال جاری در شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز محاکمه خواهد شد.
مسئول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش تر در تاریخ 9 تیرماه سال جاری در شهر اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است، وی پس از سپری کردن ایام بازداشت در بازداشتگاه وزارت اطلاعات شهر مذکور که توام با شکنجه های جسمی (همچون استفاده از تسمه و کابل برای ایراد ضرب و جرح) و روحی بوده هم اکنون در زندان سپیدار اهواز به سر می برد.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این فعال حقوق بشر در طی مدت بازداشت در زندان سپیدار، دست کم طی چهارنامه از مراجع قضایی به دلیل بیماری قلبی خود درخواست تبدیل قرار بازداشت به وثیقه را داشته که با این مهم تاکنون از سوی مرجع قضایی موافقتی صورت نگرفته است.

صد و يك روز از بازداشت موقت مهندس شاهپور کاظمی(برادر دکتر زهرا رهنورد) گذشت

خبرگزاری هرانا : مهندس شاهپور کاظمی 62 ساله متخصص برجسته مخابراتی کشور،عضو هیات مدیره تولیدکنندگان يو پي اس، عضو اتاق بازرگانی مخابرات و از شخصیتهای برجسته علمی در عرصه مخابرات و الکترونیک است که خدمات و اقدامات بی بدیلی دراین عرصه از خود برجای گذاشته است؛این کارآفرین و تولید کننده نمونه کشور موسس و مدیر یکی از بزرگترین مراکز تولید علم و فناوری های مخابراتی کشور به نام "کارخانه منابع تغذیه الکترونیک"می باشد که بیش از 300 متخصص و کارمند و کارگر تحت نظر وی مشغول فعالیت وارائه خدمتند و هزاران تکنسین و متخصص درحوزه های مخابراتی و الکترونیکی با آموزش و راهنمایی وی تربیت شده اند.نزدیکان و دوستان وی او را فردی معتقد،با عواطف میهنی غلیظ،قوه مدیریتی ذاتی و هوشی سرشار توصیف می کنند.

به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهندس کاظمی در عرصه علمی کشور فردی ناشناخته نیست؛ از پروژهای ملی و دولتی تا صنایع سدسازی و خودروسازی،صدا و سیما و وزارتخانه ها تا دیگر بخش های کشور نیازمند ارائه خدمات تخصصی این فرد خدمتگزارند.

اما جای بسی تاٴسف است که وی«بدلیل نسبت خویش سببی که با مهندس موسوی دارد» اکنون در کنج عزلت در زندان بسر می برد!

101 روز از بازداشت مهندس کاظمی برادر همسر مهندس موسوی (برادر زهرارهنورد)می گذرد و در یک پروسه فرسایشی گروکشی سیاسی، وی همچنان دور از خانه و کاشانه خویش است.

به راستی به کدامین جرم و گناه یک تولید کننده خدوم و یک فعال کارآفرین و سرمایه‌گذار که دانش روز مخابراتی را با مشکلات فراوان بومی ساخته و از خروج ارز جلوگیری نموده و همه‌ی همّ و غم خود را صرف ارتقای دانش و فناوری‌های نوین کشورنموده است باید در زندان و محروم از حقوق خود باشد.آیا بازداشت موقت با توجیه تحقیق و بررسی 101روز به طول می انجامد؟! چه کسی جبران خسارات و لطمات وارده ناشی از عدم حضور این مدیر مخابراتی کشور را خواهد داد؟

این در حالی است که همسر و فرزندان و نوه‌ی مهندس کاظمی علیرغم اصرار دوستان و همکاران از رسانه‌ای شدن موضوع بازداشت وی خودداری کرده‌اند و مادر وی احترام السادات نواب صفوی و خواهر وي، دکتر زهرا رهنورد طی نامه‌هایی از

مسئولین خواسته‌اند برای آزادی وی اقدام کنند که متاسفانه پس از 101 روز واکنش ها همچنان منفی است؛ شنیده‌ها حاکی است خانواده وی هر روز به دادسرای انقلاب و زندان اوین می روند و با پرهیز از سیاسی کردن موضوع بازداشت فردی که اساساً شخصیتی غیرسیاسی و بلکه صرفا اقتصادی و علمی و تخصصی دارد، برای آزادی وی در تلاش‌اند. مجامع مختلف صنفی مخابرات کشور با اشاره به حسن شهرت و سابقه درخشان مهندس کاظمی خواستار تسریع در آزادی وی شدند.

همچنین به نقل ازیکی از همکاران مهندس کاظمی، پسر ارشد وی نیز جهت انجام کارهای تحقیقاتی 22 روز است که در بازداشت به سر می برد.

خانواده کاظمی ونواب صفوی همچنان بر غیر رسانه‌ای شدن این مسائل جهت پایان کشمکش‌های سیاسی و حل عاجل این مسائل تاکید دارند.

فرانسه حکم اعدام محمدرضا علی زمانی را محکوم کرد


وزارت امور خارجۀ فرانسه اعلام کرد که از خبر حکم اعدام محمدرضا علی زمانی که از دستگیرشدگان رویدادهای اخیر ایران است سخت متأثر شده است. سخنگوی وزارت امور خارجۀ فرانسه با اعلام این مطلب افزود : حکم اعدام محمدرضا علی زمانی از سوی دادگاه انقلاب تهران چهرۀ رژیم ایران را تیره تر می کند.

سخنگوی وزارت امور خارجۀ فرانسه بار دیگر بر پشتیبانی اخلاقی این کشور از تظاهرکنندگان ایرانی تأکید کرد و گفت : "ما شهامت همۀ شهروندان ایرانی را می ستائیم که برغم موج های پی در پی سرکوب و خشونت به طور مسالمت آمیز در دفاع از حقوق اساسی شان تظاهرات می کنند." فرانسه همانند دیگر کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا مخالف مجازات اعدام در هر کجا و تحت هر عنوانی است.

محمد رضا علی زمانی، از اعضای انجمن پادشاهی ایران، که در جریان تظاهرات اعتراضی اخیر در ایران دستگیر شده بود توسط دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شد.

سایت اینترنتی موج سبز نزدیک به میرحسین موسوی نوشته است که محمدرضا علی زمانی از زندان اوین به دادگاه انقلاب منتقل شده تا حُکم صادره در مورد او به وی ابلاغ شود.

خبرگزاری نیمه دولتی مهر در ماه اوت گذشته گزارش کرده بود که محمدرضا علی زمانی به کلیه اتهامات خود اعتراف کرده است.

دادگاه انقلاب تهران محمدرضا علی زمانی را به دلیل وابستگی به انجمن پادشاهی ایران به "محاربه با خدا، توهین به ارزش های مذهبی، تبلیغ علیه نظام و شرکت در تظاهرات به قصد اقدام علیه امنیت ملی" متهم کرده است. وکیل مدافع محمدرضا علی زمانی در دادگاه گفته بود، از آنجا که موکلش در تظاهرات اعتراضی سلاح به همراه نداشته نمی توان وی را به محاربه متهم کرد و از اینرو برای وی تقاضای عفو کرده بود .

.

کارگران واگن پارس اعتصاب غذا کردند


کارگران واگن پارس اعتصاب خود را به اعتصاب غذا گسترش دادند. این کارگران که به علت پرداخت نشدن دو ماه و نیم حقوق و دستمزد و بی توجهی مدیران به پرداخت سنوات بازنشستگان و عدم پرداخت بازنشستگی به تامین اجتماعی در محوطه کارخانه دست به اعتصاب زده بودند، روز چهارشنبه همزمان با ورود عده ای از کشور قزاقستان برای بازدید از کارخانه، مورد هجوم وحشیانه نیروهای سرکوبگر قرار گرفتند.
عوامل دولتی با ضرب و شتم شدید کارگران، سعی در پراکنده کردن آنها نمودند. در اعتراض به این بی شرمی، کارگران دست به اعتصاب غذا زده و خواهان رسیدگی به حقوق حقه خود شدند. 1500 کارگر واگن پارس در ماه های جاری بدون دستمزد مانده و قادر به تامین هزینه ی اولیه خانواده های خود نیستند. کارخانه واگن پارس مدت زمان درازی نیست که در جریان خصوصی سازیهای دولت نظامی – امنیتی به نور چشمیها واگذار شده و آنها نیز نه تنها دستمزد کارگران را پرداخت نمی کنند بلکه، در صورت اعتراض کارگران آنها را به باد کتک می گیرند.
این درحالی است که از میدانهای گازی 15 و 16 نیز خبر می رسد که بیش از 6000 کارگر از کار اخراج شده اند. پاسدار رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا به خبرگزاری حکومتی مهر می گوید: "بر اساس برنامه باید در شرایط فعلی حدود ۱۰ هزار نفر به صورت روزانه در فازهای ۱۵ و ۱۶ مشغول به کار باشند ولی مشکلات مالی به رکود کار انجامیده و تعداد این شاغلین هم به ۴ هزار نفر کاهش یافته است."
یعنی، حدود 6000 کارگر شاغل در فازهای 15 و 16 کار خود را از دست داده و به لشگر بیکاران پیوسته اند. قرار گاه خاتم الانبیا که در تبانی با دولت احمدی نژاد این قرارداد را بدون تشریفات قانونی مال خود کرده است، اکنون درمانده از اجرای طرح تنها به فکر برداشت از صندوق ذخیره ارزی است که متعلق به همه مردم ایران می باشد. پاسدار قاسمی می گوید: "تأمین مالی عملیات در فازهای ۱۵ و ۱۶ میدان مشترک گازی پارس جنوبی در گرو برداشت یک میلیارد دلاری از حساب ذخیره ارزی است."
رژیم جمهوری اسلامی از یک طرف در رویارویی با جنبش مردم ایران درمانده است و از طرف دیگر به دلیل بحرانهای بین المللی قادر به تامین نیازهای پروژه های نفتی و بزرگ نیست. پایین بودن قیمت نفت نیز مزید بر علت شده و دولت نظامی – امنیتی را با کمبود دلارهای نفتی مواجه کرده است. به همین دلیل اقشار مزدبگیر و در راس آنها کارگران در وضعیت بسیار بدی بسر می برند. این تنها گرانی و بی ارزش شدن پول ملی نیست که فشار روزانه خود را بر اکثریت مردم اعمال می کند بلکه، کمبود نقدینگی و واردات بیش از حد نیز کارخانجات داخلی را به ورشکستگی کشانده و بسیاری از کارگران شاغل را به صف لشگر بیکاران رانده است.
دولت نظامی – امنیتی درمانده از پاسخگویی به خواسته های برحق اقشار مزدبگیر به ویژه کارگران، تنها سیاست سرکوب را می شناسد که آنهم نه نان می شود نه آب!
شکمهای گرسنه کودکان کارگران نان می خواهد و دولت ضد مردمی ثروت ملی آنان صرف پروژه های اتمی و صدور تروریسم می کند.

شیرین عبادی سرکوب روحیه زنان ایران را تضعیف نکرده است



شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل، در مطلبی که روزنامه گاردین لندن چاپ کرده است نگاهی دارد به نابرابری و تبعیض در مورد حقوق زنان ایران و نتیجه می‌گیرد که سرکوب پس از انتخابات روحیه زنان مبارز ایرانی را تضعیف نکرده است. او تاکید می‌کند که بسط دمکراسی به احقاق حقوق زن در ایران کمک موثری خواهد کرد.

خانم عبادی در آغاز مطلب خود به پیشرفت زنان در جامعه ایرانی اشاره کرده و یادآور می‌شود که ۶۰ درصد از دانشجویان ایران را دختران تشکیل می‌دهند و تعداد زیادی از اساتید دانشگاه‌ها زن هستند. زنان ایرانی حدود نیم قرن پیش حق رای کسب کرده و تعدادی از آنها به مجلس راه یافتند در حالیکه کشور سوئیس در سال ۱۹۷۶ به زنان حق رای داد.
از آن زمان تاکنون گروهی هر چند اندک از زنان ایرانی نماینده مجلس بوده‌اند. حتی در مجلس کنونی که در انحصار مطلق جناح تندرو است ۱۳ نماینده زن وجود دارد. در دستگاه های دولتی تعدادی از زنان مقام های عالی رتبه ای دارند و در دولت فعلی محمود احمدی نژاد وزیر بهداشت یک زن است. تمام این واقعیت ها دلیلی است بر پیشرفت زنان حتی در صفوف جناح و گروههای تندرو و محافظه کار.

شیرین عبادی در ادامه مقاله خود در روزنامه گاردین می نویسد با وجود فرهنگ، جایگاه اجتماعی و میراث تاریخی زنان ایرانی، دولت جمهوری اسلامی قوانین تبعیض آمیزی را علیه آنان به کار بسته است. به عنوان مثال هر مرد ایرانی حق دارد چهار زن داشته باشد و هر زمانی که بخواهد می تواند آنها را طلاق دهد. در صورتی که زن ایرانی هیچگاه نمی تواند صرفا به خاطر اراده و تمایل اش شوهر خود را طلاق دهد.

براساس قوانین ایران جان یک زن طبق اصل خون بها برابر نیمی از ارزش جان یک مرد است. در تنظیم میزان غرامت ناشی از یک تصادف به عنوان مثال خسارتی که به یک زن تعلق می گیرد نیمی از مبلغی است که به یک مرد داده می شود. در جریان دادرسی و پرونده های قضایی شهادت یک زن به اندازه نیمی از شهادت یک مرد ارزش دارد. زنان برای حقوق اولیه خود مثل اشتغال ، سفر و یا خروج از کشور به اجازه یا توافق شوهر خود نیاز دارند.

به نوشته شیرین عبادی این مقررات و قوانین با نقش حقیقی زنان در جامعه در تناقض اند. به عنوان مثال اگر وزیر بهداشت ایران بخواهد در یک جلسه بین المللی به خارج سفر کند باید از شوهر خود اجازه بگیرد و اگر شوهر با سفر خانم وزیر مخالفت کند کرسی نماینده ایران در مجامع بین المللی خالی خواهد ماند.

شیرین عبادی نتیجه می گیرد که قوانین حکومتی با موقعیت واقعی زنان ایران انطباق ندارد و بنابراین جنبش برابری طلبی زنان بسیار نیرومند است. هر چند این جنبش رهبر، دفتر مرکزی و یا تشکیلاتی ندارد ولی خانه هر ایرانی که به برابری حقوق زن و مرد معتقد است نقطه ای است برای مبارزه و فعالیت این جنبش.

زنان ایرانی از راه های گوناگون اعتراض خود به قوانین تبعیض آمیز موجود را بیان می کنند. یکی از مهمترین اشکال این مبارزه «کمپین یک میلیون امضا» است که هدف آن جمع آوری امضا از زنان و مردان ایرانی است تا مخالفت و اعتراض آنها را به قوانین تبعیض آمیز نشان دهد. این حرکت به گفت و گو و همکاری به عنوان راه هایی برای توسعه آگاهی در مورد تبعیض علیه زنان معتقد است.

خانم عبادی در مقاله خود در روزنامه گاردين می افزاید این کمپین یک اعتراض مسالمت آمیز است ولی متاسفانه حکومت ایران حاضر نشده آن را تحمل کند. تاکنون بیش از ۵۰ نفر از فعالان این کمپین محاکمه شده و تعدادی از آنها را از حقوق اولیه خود مثل آزادی سفر و یا ترک کشور محروم کرده اند.

شدیدترین مجازات که سه سال زندان است در مورد عالیه اقدام‌دوست اجرا شده است. او یکی از فعالان کمپین یک میلیون امضا است که در اجتماع میدان هفت تیر در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶ بازداشت شد.

شيرين عبادی در پایان این مقاله می نویسد این مجازات ها در عزم زنان ایرانی برای گرفتن حقوق برابر خود تزلزلی ایجاد نکرده است. در پی انتخابات اختلاف برانگیز ریاست جمهوری ایران زنان از سنین و گروه های مختلف اجتماعی در تظاهرات علیه نتایج دولتی این انتخابات شرکت کردند.

نیروهای مسلح و امنیتی ایران در یکی از اجتماعات زن جوانی را به نام ندا آقا سلطان به ضرب گلوله کشتند. چهره او اکنون به نمادی بدل شده است از مبارزه برای دمکراسی در ایران. زنان ایرانی در صف مقدم این مبارزه هستند و به خوبی می دانند که فقط در یک نظام سیاسی واقعا دمکراتیک به برابری کامل دست خواهند یافت.

اعلامیه جهانی حقوق بشر

اعلامیه جهانی حقوق بشر یک پیمان بین المللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسیده‌است و شامل ۳۰ ماده‌ است که به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر می‌پردازد. مفاد این اعلامیه حقوق بنیادی مدنی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی که تمامی ابنای بشر در هر کشوری باید از آن برخوردار باشند، مشخص کرده‌است.

مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزام‌آور بوده و از اعتبار حقوق بین‌الملل برخوردارست، زیرا به صورت گسترده‌ای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار می‌رود.

کشورهای تازه استقلال یافته زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی خود گنجانده‌اند

.....................................................................................



مفاد اعلامیه

ماده ۱: تمام افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می‌باشند و باید نسبت به یکدیگر مانند برادر رفتار کنند

ماده۲: هر کس می‌تواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است ، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد . خواه این کشور مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد

ماده ۳: هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده ۴: احدی را نمی‌توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع است.

ماده ۵: هيچکس را نبايد مورد ظلم و شكنجه و رفتار يا کيفری تحقيرآميز ،موهن ، یا خلاف انسانیت و شان بشر قرار داد.

ماده ۶: هر کس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود.

ماده ۷: همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند.

ماده ۸: در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد

ماده ۹: احدی را نمی‌توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود.

ماده ۱۰: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.

ماده ۱۱: الف) هر کس به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد.

ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی‌شده است محکوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می‌گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.

ماده ۱۲: احدی در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخله‌های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات ، مورد حمایت قانون قرار گیرد.

ماده ۱۳: الف) هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور کند و محل اقامت خود را انتخاب نماید.

ب) هر کی حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.

ماده ۱۴: الف) هر کس حق دارد در برابر تعقیب ، شکنجه و آزار ، پناهگاهی جسنجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند. ب) در موردی که تعقیب واقعا مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی و رفتارهایی مخالف با اصول و مقاصد ملل متحد باشد ، نمی‌توان از این حق استفاده نمود.

ماده ۱۵: الف) هر کس حق دارد ، که دارای تابعیت باشد. ب) احدی را نمی‌توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.

ماده ۱۶: الف) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ محدودیت از نظر نژاد ، ملیت ، تابعیت یا مذهب با هم دیگر زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می‌باشند.

ب) ازدواج باید با رضایت کامل و آزادانه زن ومرد واقع شود.

پ) خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهره مند شود.

ماده ۱۷: الف) هر شخص ، منفردا یا به طور اجتماعی حق مالکیت دارد.

ب) احدی را نمی‌توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود.

ماده ۱۸: هر کس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود .این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و ایمان می‌باشد و نیز شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هرکس می‌تواند از این حقوق یا مجتمعاً به طور خصوصی یا به طور عمومی بر خوردار باشد.

ماده ۱۹: هر کس حق آزادی عقیده وبیان دارد و حق مزبورشامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن ، به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحضات مرزی، آزاد باشد.

ماده ۲۰: الف) هرکس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیت های مسالمت آ میز تشکیل دهد.

ب) هیچ کس را نمی‌توان مجبور به شرکت در اجتماعی کرد.

ماده ۲۱: الف) هر کس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود ، خواه مستقیما و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشد شرکت جوید.

ب) هر کس حق دارد با تساوی شرایط ، به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید.

پ) اساس و منشا قدرت حکومت ، اراده مردم است . این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری ، صورت پذیرد .انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقهای نظیر آن انجام گیرد که آزادی رای را تامین نماید.


ماده ۲۲: هر کس به عنوان عضو اجتماع ، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به وسیله مساعی ملی و همکاری بین المللی ، حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خود را که لازمه مقام و نمو آزادانه شخصیت اوست با رعایت تشکیلات و منابع هر کشور به دست آورد.


ماده ۲۳: الف) هر کس حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در مقابل بیکاری مورد حمایت قرار گیرد.

ب) همه حق دارند که بدون هیچ تبعیضی در مقابل کار مساوی ، اجرت مساوی دریافت نمايند.

پ) هر کس که کار می‌کند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق می‌شود که زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین کند و آن را در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی، تکمیل نماید.

ت) هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه‌ها نیز شرکت کند.

ماده ۲۴: هر کس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات کار و مرخصی های ادواری ، با اخذ حقوق، ذیحق می‌باشد.

ماده ۲۵: الف) هرکس حق دارد که سطح زندگی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراک ومسکن ومراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تامین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری ، بیماری ، نقص اعضا ، بیوگی ، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان ، وسایل امرار معاش او از بین رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.

ب) مادران وکودکان حق دارند که از کمک و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . کودکان چه براثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند ، حق دارند که همه از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند.

ماده ۲۶: الف) هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی که مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید مجانی باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه‌ای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل ، به روی همه باز باشد تا همه ، بنا به استعداد خود بتواند از آن بهره مند گردند.

ب) آموزش و پرورش باید به طوری هدایت شود که شخصیت انسانی هر کس را به حد اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشری را تقویت کند . آموزش و پرورش باید حسن تفاهم ، گذشت و احترام عقاید مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیت های نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه فعالیت های ملل متحد را در راه حفظ صلح ، تسهیل نماید.

پ) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند.


ماده ۲۷: الف) هر کس حق دارد در زندگی فرهنگی اجتماع شرکت کند ، از فنون و هنرها متمتع گردد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد.

ب) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثارعلمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود.

ماده ۲۸: هر کس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد که از لحاظ اجتماع و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را که در این اعلامیه ذکر گردیده ، تامین کند و آنها را به مورد عمل بگذارد.

ماده ۲۹: الف) هرکس در مقابل آن جامعه‌ای وظیفه دارد که رشد آزاد کامل شخصیت او را میسر سازد.

ب) هر کس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود ، فقط تابع محدودیت هایی است که به وسیله قانون ، منحصرا به منظور تامین شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای مقتضیات صحیح اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی ، در شرایط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است.

پ) این حقوق و آزادی ها ، در هیچ موردی نمی‌تواند بر خلاف مقاصد و اصول ملل متحد اجرا گردد.

ماده ۳۰: هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید.

Tuesday, October 6, 2009

حمله روزنامه حکومتی کیهان به آقای بروجردی




حمله روزنامه حکومتی کیهان به آقای بروجردی

در آستانه سومین سالگرد تهاجم وحشیانه و بازداشت غیرقانونی آقای بروجردی و صدها نفر از یاران ایشان در تاریخ 8 اکتبر 2006، رسانه های جمعی وابسته به حکومت در ایران، تلاش های جدیدی را برای تخریب وجهه ی علمی و مردمی آقای بروجردی آغاز نموده اند. از جمله روزنامه کیهان در خبر ویژه روز پنجشنبه نهم مهرماه ، نقدی غیر منصفانه بر تلاشهای فراگیر آقای بروجردی جهت برقراری سکولاریسم و جدائی دین از دولت در ایران، منتشر نموده است.

این در حالی است که چهره های سرشناس و نهادهای مطرح علمی در جهان، از آراء و عقاید این پیشوای مخالف استبداد استقبال نموده اند که از جمله چندی پیش دانشگاه KSU آمريكا از آقاي بروجردي براي سخنراني در " پنجمين كنفرانس سالانه صلح و مذهب " که در روزهای 26 و 27 مارس 2009 در آن دانشگاه برگزار شد دعوت به عمل آورده بود که متن دعوتنامه آقای بروجردی توسط رئیس کنفرانس، خانم پرفسور سوزان راینس، به وکلای این روحانی سرشناس زندانی، ارسال گردید.

برای مشاهده تصویر دعوتنامه روی لینک زیر کلیک کنید

(5th Annual KSU Conference on Peace and Religion)

http://www.kennesaw.edu/

موضوع سخنرانی آقای بروجردی در این کنفرانس ، بررسی راههای برقراری دموکراسی و سکولاریسم در ایران Democratization and Secularization in Iran بوده است.

كميته علمي برگزاركننده سمينار در معرفی آقای بروجردی با استناد به بیانیه های سازمان عفو بین الملل ، در گزارشی کوتاه آورده است : ایشان یک روحانی شیعه می باشد که به علت عقاید صلح جویانه اش تحت بازداشت قرار دارد. این کمیته همچنین به تلاشهای صورت گرفته جهت معرفی آقای بروجردی به عنوان کاندیدای جایزه صلح نوبل در سال 2009 اشاره کرده است.

لطفاً برای مشاهده کلیک کنید

لازم به ذکر است که متاسفانه آقاي بروجردي به دليل زنداني بودن قادر به شركت در اين سمينار نگرديد ولي "خلاصه مقاله" ايشان با عنوان "سكولاريزم" به سمینار مذکور ارسال گرديد.

آقای بروجردی در این مقاله ، سکولاریسم را به عنوان اندیشه ای ایده آل و تنها راه خلاصی از عقبگردهای معنوی و مادي مطرح کرده اند. ایشان همچنین تقریر نموده اند : " اینک روزگار خشونت و سخت گیری تحت نام آیات آسمانی به سر آمده و بشریت را طاقت بایدها و نبایدهای بی دلیل و منطق، سرریز گشته است" .

برای مشاهده متن کامل مقاله کلیک کنید
خبرگزاری هرانا : از ساعات ابتدایی صبح روز جاری شنبه مورخ 11 مهر ماه، صدها تن از کارگران کارخانه کشت و صنعت هفت تپه دست به اعتصاب زدند.

به گزارش واحد کارگری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کارگران معترض که خواستار پرداخت شدن حقوق معوقه دو ماهه خود و منظم شدن دستمزد دریافتی بودند با تجمع در مقابل درب دفتر مدیرت این شرکت تولیدی خواستار پاسخ گویی مدیران کارخانه شدند.

این کارگران در ادامه و با گذشت ساعاتی از اعتراض، نه تنها جوابی از سوی مدیران این شرکت دریافت نکردند بلکه با تهدید حراست مبنی بر اینکه "هر چه زود تر به تجمع خود پایان دهید در غیر این صورت مجبور به برخورد با شما خواهیم بود" روبه رو شدند.

لازم به ذکر است در سال جاری این دومین بار است که کارگران این کارخانه دست به اعتصاب میزنند

Sunday, October 4, 2009

دانشجویان امیرکبیر: استبداد ادامه یابد، این بار قصه یکسره خواهد شد




انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر: استبداد ادامه یابد، این بار قصه یکسره خواهد شد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر پیرامون بازداشت اعضای شورای مرکزی و شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و تعدادی از فعالین دانشجویی در روز جمعه گذشته بیانیه ای صادر کرد.


به گزارش خبرنامه امیرکبیر، روز جمعه ماموران نظامی و امنیتی همزمان با جسله شورای تهران دفتر تحکیم وحدت 18 نفر از دانشجویان را بازداشت کردند. این دانشجویان پس از ساعت‌ها بازجویی و تهدید از سوی امنیتی آزاد شدند، اما 2 تن از دانشجویان دانشگاه تهران به زندان اوین منتقل شده اند.


انجمن اسلامی پلی تکنیک در بیانیه خود خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط عزت تربتی و احمد احمدیان شده و آورده است: “اما این بار استبدا نخواهد توانست در بزم شب اندیشیش به سرور بنشیند که دانشگاه ثابت کرده است به یاران دبستانی اش وفادار است و تا آزادی آن ها از پای نخواهد نشست.” متن کامل این انجمن به شرح زیر است:


استبداد به دست و پا زدن افتاده است و در خشم و ددمنشی خود به هر سو سرک می کشد. رسوایی جنایت و پلیدی اعمالش دامنش را گرفته و چون حریقی به هست و نیستش افتاده. جبران زشتی های سال های سالش را می خواهد با سرکوب و استبدادی مضاعف بکند که این چه قصه دردناکی اشت.


هنوز رسوایی بازداشت های دسته جمعی چند ماه اخیر بر پیشانی کودتاگران مانده است که روز جمعه برای انتقام از آزادی ستیزی ملت ایران و دانشجویان به جمع عده ای از نیک ترین فرزندان دانشگاه و یاران دبستانی ما حمله بردند و 18 نفر از دانشجویان را به گروگان گرفتند تا به خیال خام خودشان گرو کشی کنند و جنبش دانشجویی را در این برهه بسیار حساس دچار تردید و تعلل نمایند. زهی خیال باطل که جرقه در انبار باروت انداخته اند و آتش به خرمن خویش انداخته اند. اینبار چراغ دانشگاه نه تنها ریش این ها را می سوزاند که ریشه ایشان را خشک خواهد کرد.


گرچه استبداد با همه کبکبه و دبدبه اش در برابر عزم و استواری دانشجویان برخودش لرزید و ساعتی پس از بازداشت 16 نفر از دانشجویان (فواد فراهانی، مهدی عربشاهی، میلاد اسدی، فرید هاشمی، نسیم سرابندی، مونا غفاری، مجید عباسی، زهرا نیک پور، سیاوش حاتم، سجاد الله آبادی، سارا اسمی زاده، امیر حسین معظمی، محمد رضایی، حمزه موذن، حسین معصومی و حامد عزیزی) را پس از ساعت ها بازجویی سخت و پیوسته آزاد کرد، اما برای اینکه نشان دهد پرکینه تر و شب اندیش تر از آن است که گاهِ مصلحت هم از آدمی خواری و انسانی ستیزی باز ایستد؛ دو فعال دانشجویی خوشنام دانشگاه تهران "عزت تربتی و احمد احمدیان" را به گروگان به سلول های انفرادی 209 منتقل کرد.


اما این بار استبدا نخواهد توانست در بزم شب اندیشیش به سرور بنشیند که دانشگاه ثابت کرده است به یاران دبستانی اش وفادار است و تا آزادی آن ها از پای نخواهد نشست. به آن ها می گوییم که خیال خام انتقام گیری از فعالان دانشجویی و گروکشی از دانشگاه برای پنداره باطل "دانشگاهی آرام و خفقان زده" را با خودتان خواهید برد. استبداد بداند تا آزادی این دوستان لحظه ای آرامش نخواهد داشت و دانشجویان پاسخی محکم به این بازداشت های خودسرانه خواهند داد.


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر با هشدار صریح به خام اندیشانِ آزادی ستیز، خواهان آزادی سریع و بی قید و شرط عزت تربتی و احمد احمدیان و برخورد با عوامل بازداشت های خودسرانه جمعه و حمله هایی از این دست به جمع های دانشجویی می باشد.


به نظر می رسد دیکتاتوری تمنای این را دارد که قصه یکسره شود. دانشگاه این توانایی را دارد و در مورد دوستانش کوتاهی نخواهد کرد. منتظر زبانه های خشم دانشگاه باشید که این بار اطمینان می دهیم قصه استبداد یکسره شود.


انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
(پلی تکنیک تهران)

Friday, October 2, 2009

امیر اردلان،فعال دانشجویی،فعال حقوق بشری و زندانی سیاسی پیشین



با دورود بر دانش ودانشگاه

به آگاهی دانشجویان دگر اندیش و مبارز می رسانم که اینجانب امیر اردلان،فعال دانشجویی،فعال حقوق بشری و زندانی سیاسی پیشین که بارها مورد گروگان گیری(بازداشت،زندان)،شکنجه های گوناگون جسمانی و روانی و تهدید به تجاوز جنسی از سوی نیروهای سرکوب وزارت اطلاعات،سپاه پاسداران،بسیج و نیروی انتظامی دراستان اصفهان قرارگرفته ام و از سوی حراست،کمیته انظباتی و دفترنمایندگی ولی فقیه در دانشگاه آزاد شهرضا بارها مورد حکمهای تعلیقی،محرومیت و اخراج از دانشگاه آزاد شهرضا قرار گرفته ام.

بنابرآنکه مدتی پیش نیروهای وزارت اططلاعات در شهرستان شهرضا واقع در استان اصفهان خواهان گروگان گیری،شکنجه و شاید کشتنم بودند(همان طورکه با یک ماه فاصله گریزم،علیرضا داودی فعال دانشجویی را بازداشت و در همان بازداشتگاه امنیتی در زندان دستگرد اصفهان زیر شکنجه،روانی و کشتند)مجبوربه گریز از ایران گشتم .

به مناسبت آغاز سال نو تحصیلی برآن شدم تا اندکی درد دلی...

آغاز سال نو تحصیلی درشرایطی آغاز شده که رژیم علی خامنه ای در راستای کودتای انتخاباتی دست به گروگان گیری،شکنجه،تجاوزجنسی و اعتراف گیری بطورگسترده و سازمان یافته بردانشجویان دگر اندیش دست یازیده و به دنبال انقلاب فرهنگی دیگر می باشد.

ولی با وجود همه این بگیر و ببندها رژیم آدمخوارعلی خامنه ای،دانشگاه سنگر مبارزه برای آزادی،دموکراسی و حقوق بشری باقی خواهد ماند و تا سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی ایران به پیش خواهد رفت.

دوستان،مهرماه برایم معنا و مفهوم زندگی نو،دانش وخرد ورزی و دیدار با همکلاسیهایم،استادان گرانقدرم و دوستان نو می باشد و یادآور کلاس،کنفرانس،گفتمان،نقد،تحلیل و مبارزه با استبدا د در همه ابعادش می باشد.

مهرماه و آغازسال نو مرا بسوی خاطرات زیبای دانشگاه پرواز می دهد با وجود همه تلخیها و سرکوبها از سوی چنگالهای رژیم...

به لطف سربازان گمنام امام زمان مهرماه پارسال به جای آنکه درسر کلاس مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی،دیدار با همکلاسیهایم و استادانم باشم در اسارت(زندان)و درمیان خطرناکترین بزهکاران همچون قاتلین،آدم ربایان،قاچاقچیان،معتادان وهمجنس بازان...قرار داشتم وامسال نیز بدتر از آن آوارگی در کردستان عراق...

با دلی پر خون و چشمی پراز اشک و امید بر آینده درخشان و سبز ایرانم .

دوستان دانشجویم،همکلاسیهایم و استادان گرانقدرم آغاز سال نو تحصیلی و ماه میترا فرخنده باد.

آغاز سال نو دانشگاه ها آغازی برای نافرمانی مدنی و پیکاری دموکراتیک برای برچیدن رژیم جهل و فساد اسلامی خواهد بود و خواب آسودگی را از چشمان آدمکشان و متجاوزان مزدور خواهد گرفت.

با سپاس

بر افراشته باد درفش دموکراسی و حقوق بشر در ایران